میمونِ ذهن

میمونِ ذهن
  زما‌ن‌هایی از روز هست (کم هم نیست)، که مدام در حال فکر کردنیم (گذشته، آینده و. . .) یا مدام از کاری به کار دیگه در عجله هستیم یا مدام تلاش می‌کنیم چیزی بدست بیاریم یا وظیفه‌ای رو به اتمام برسونیم. در این زمان‌ها ذهن ما مثل یک میمون از شاخه‌ای به شاخه‌ی دیگه می‌پره. از درختی به بوته‌ای، از بوته‌ای به سنگی و فرصتی برای استراحت به خودش …
ادامه مطلب

ذهن مبتدی

ذهن مبتدی
شاید اگر بدونید میخوام بهتون بگم «ذهن مبتدی» داشته باشید، با خودتون بگین: چی؟! من و مبتدی؟! من دوست دارم همه جا حرفه‌ای باشم. اما قبل از اینکه عصبانی بشید و بخواید این‌جا رو ترک کنید براتون چند تا مثال میزنم که به احتمال خیلی زیاد حداقل یکیش رو تجربه کردید: ۱. اگر گواهینامه رانندگی داشته باشید (مخصوصاً اگر مدت زمان زیادی هم باشه که رانندگی میکنید) حتماً روزهای اول رانندگی رو خوب …
ادامه مطلب

چگونه تصمیم بگیریم

چگونه تصمیم بگیریم
تصمیم گیری باهوش و موقّر   تو سرمای زمستون و گرمای تابستون یه تصمیم محکم می چسبه. هر قدر بتونیم سریعتر تصمیم بگیریم و زودتر اقدام کنیم، مود مون هم سرحال تره.   مدیتیشن تصمیم گیری، انتهای مطلب   باورتون نمیشه که چند روز اخیر، چه به روزم اومد برای تصمیم گیری. مغزم مچاله شد. رفت توی ماشین لباسشویی، چرخید و چرخید، بعدش رفت روی حالت خشک کن، هزار دور …
ادامه مطلب

چرا از بعضی ها خوشمون نمیاد

چرا از بعضی ها خوشمون نمیاد
چرا از بعضی ها خوشمون نمیاد وقتی از یکی خوشمون نمیاد چه اتفاقی تو مغز میفته اگر تاحالا کسی رو تو فِیسبوک آنفْرِند کردید یا تو توییتر میوت، پس می‌فهمید اینکه آدم قلبا از یکی بدش بیاد چه جوریه. اگرچه این‌ها راهِ حلِ «از دل برود هر آنکه از دیده رود» می‌دن و زندگیمون رو به ظاهر از چیزی که دوست نداریم پاک می‌کنند، ولی هیچ وقت واقعا از احساسِ …
ادامه مطلب

چطور نگران نباشیم

چطور نگران نباشیم همه‌ی ما در این دنیای پر از عدم قطعیت، دنبالِ راه‌هایی برای آرام ماندن و خودِ واقعیمون بودن می‌گردیم. اما وقتی ذهنمون روی نگرانی قفل می‌شه- که یه پاسخِ طبیعی به شرایطِ نامشخصه- پیدا کردنِ یه جای پای امن سخت به نظر می‌رسه. اکثرِ افکار، احساسات، و اضطرابی که با نگرانی بوجود میاد منفی‌اند، بدترین اتفاقات رو مجسم می‌کنند، در انتظارِ تهدیدات و خطرات هستند، یا داستان‌هایی …
ادامه مطلب

خاموش کردن آتش خشم

خاموش کردن آتش خشم اخیرا به خاطرِ یکی از عزیزانم ICU بودم. قاعدتا پُر از احساساتی مثل شوک، ترس و نگرانی بودم. اما فهمیدم چقدر این احساسات' و افکارِ همراهشون، راحت به خشم تغییر پیدا می‌کنه. خشم خودش رو روی هرچیزی که اطرافم بود خالی می‌کرد، از کارکنایِ بیمارستان گرفته تا دستگاه‌ها و خودم. حتی از دستِ کسی که رو به روم تو اوضاع بحرانی خوابیده بود هم عصبانی بودم. خوشبختانه اون …
ادامه مطلب

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش