زمانهایی از روز هست (کم هم نیست)، که مدام در حال فکر کردنیم (گذشته، آینده و. . .) یا مدام از کاری به کار دیگه در عجله هستیم یا مدام تلاش میکنیم چیزی بدست بیاریم یا وظیفهای رو به اتمام برسونیم.
در این زمانها ذهن ما مثل یک میمون از شاخهای به شاخهی دیگه میپره. از درختی به بوتهای، از بوتهای به سنگی و فرصتی برای استراحت به خودش نمیده. و این، در حالت علمیتر، یکی از شرایط مغزمون هم هست. شرایطی که دانشمندان بعد از اسکنهای مغزی، حالتِ (نزدیک به) بتا نامیدهاند.
گاو نجیب ذهن
حالت دیگهای رو هم در ذهنمون تجربه میکنیم که انگار صداها زیباترند، نسیم ملایمتر و ملموستر، و نور آفتاب درخشانتره. زمانی که چنین احساساتی داریم و احتمالاً خلاقتر و متمرکزتر هم هستیم، گاو نجیب ذهن میمون ذهن رو راهی منزل کرده تا استراحت کنه و خودش باوقار و طمأنینه در مزرعه میایسته. بدون اینکه به چیزی معنا بده، قضاوت کنه یا سعی در بدست آوردن و رسیدن داشته باشه، دنیا رو فقط تماشا میکنه. این شرایط از ذهن رو «ox mind» مینامند. شرایطی که همه خاطرات خوب ما در اون رقم خورده و میخوره. شرایطی که تماماً در لحظه سپری کردیم و با کنجکاوی تمام زندگی کردیم.
مدیتیشن و مزرعهی ذهن
در دوره های مدیتیشن سلامتفول، تکنیکها و مراحلی رو با هم سپری میکنیم. ابتدا کمی به میمون ذهن فضا میدیم تا هر چقدر میخواد بازیگوشی کنه و پرسه بزنه. سپس از گاو نجیب ذهنمون دعوت میکنیم تا میمون ذهن رو به خانه اش راهنمایی کنه تا استراحت کنه، سپس خودش زمام امور رو به دست بگیره. زمانی که کمی در تمرین پیش رفته و به اون عادت کردید، خیلی بهتر موفق میشید تایم های حاکم بودن گاو نجیب ذهن که همون آرامش و رضایت درونی هست رو بیشتر و بهتر در متن زندگی تون تجربه کنید.
این شرایط رضصایت درونی گاهی از اوقات ثمرات زیبایی هم داره، مثل زمانی که در انتهای مدیتیشن، چشمهاتون رو باز میکنید، و با یک دنیای تازه مواجه میشید. قاب پنجره دیگه براتون پنجره نیست، یک مربع نورانیه که خورشید رو به داخل دعوت میکنه، این یعنی تماشای دنیا از چشم های گاوِ ذهن، مثل تماشای یک نقاشی در کودکی.