وقتی میگیم فلانی «اعصابش ضعیفه» یا وقتی که شخصی «اعصاب قوی ای داره»، منظورمون منتالیه (روانی و ذهنی) یا جسمانی؟
بیاید فرض کنیم که انسان بعد روانی مستقلی نداره و تمام اتفاقات با بدن انسان مرتبط میشه، حتی نوع احوال (مود) و نوع رفتار.
با این فرضیه، اینکه کسی اعصاب قوی ای داره یا اعصاب ضعیفی داره، میتونه بطور صرفا فیزیکال (بدنی) بررسی بشه. به اینصورت که بگیم شخصی سیستم عصبی قوی یا ضعیفی داره.
سیستم عصبی بدن انسان
یک نظام فوق پیشرفته در تمام بدن انسان گسترده شده به اسم سیستم عصبی. متشکل از عصب ها، مغز و نخاع. گسترده بودنش در تمام بدن توسط سیم کشی های بسیار ظریف و دقیق و حساس عصب ها برآورده میشه و نخاع و مغز هم کامپیوترهای مرکزی و اصلی این شبکه هستند که وظیفه ی دریافت و ارسال سیگنال از طریق عصب ها رو دارند. علاوه بر این لازمه درمورد سستم عصبی یادآور بشیم که تمامی پالس ها رو از محیط اطراف به طریق مختلف (بعنوان مثال از طریق حواس پنجگانه) دریافت میکنه و به نخاع و مغز ارسال میکنه، وقتی که دریافت میشه، از طریق ذهن مورد پردازش قرار میگیره و همین پردازش به پالس هایی در مغز تبدیل میشه و به عضو یا ارگان لازم سیگنال ارسال میشه (اعضای داخلی و خارجی/ غیرقابل لمس و قابل لمس) و به اینصورت رفتار و احوال و حرکات ما شکل میگیرند.
از کجا بفهمیم اعصاب ما قویه یا ضعیف؟
بطور عادی از ابتدای هر روز تحت تاثیر پالس های مختلف قرار میگیریم (یعنی وارد سیستم عصبی ما میشن) از طریق اتفاقات محیط، صداها، بوها، صحبت ها، خبرها و. . .
این رویدادهای محیط اطراف، یک به یک روی سیستم عصبی ما (تارهای ظریف و باریک) نشسته، پیامی به مغز ارسال میکنند و منتظر دریافت پاسخ در کسری از ثانیه ما میمانند.
در ایده آل ترین شرایط، این سیستم به درستی به کارش ادامه میده (یعنی اگر بعد روانی و تاثیرات تجربیات گذشته رو درنظر نگیریم که خودشون چقدر میتونند به بار این سیگنال های عصبی افزوده یا کم کنند)، روزِ خودمون رو به خوبی پیش میبریم. رفته رفته که از روز میگذرد، به خاطر زیاد شدن رویدادهای اطراف و ازدیاد پالس های دریافتی، ذهن ما قادر به پردازش تک تک پالس ها نخواهد بود و این پالس ها (یا محرک های عصبی) روی تارهای عصبی ظریف و نازک، منتظر پاسخ باقی میمونند ولی چیزی دریافت نمیکنند. (بعنوان مثال اگر شنیدن صدای هر بوق یک پالس روی سیستم عصبی شما بگذارد، شما پردازش خاصی در ذهن برای این صدا ندارید ولی خواه ناخواه بصورت یک حس روی سیستم عصبی شما تاثیر دارد.
این پالس ها رفته رفته جمع گردد و کار به جایی میرسه که اعصاب بدن (همون تارهای نازک) به دلیل تلنبار شدن این پالس های بی بازگشت، سنگین و ملتهب میشن و این التهاب و بار مضاعف، باعث میشه تا عملکردشون تحلیل بره و درنتیجه ارتباط ما با فضای اطراف کم میشه (همون حضور رو داریم ولی میزان آگهی کمتره). از طرفی میزان پردازش های بی هدف در ذهن بسیار بالا میره ولی
این فکر کردن ها و پردازش ها به خاطر بی جهت و نامشخص بودنشون ( به خاطر اینکه تحت تاثیر التهابات عصبی هستند) باری که از روی رشته های عصبی کم نمیکنه هیچ، ممکنه التهاب رو سنگین تر کنه. (شاید اینطور تجربه کرده باشید که سرعت افکار در ذهن بالا میره و عجله به صورت درونی یا بیرونی ایجاد میشه و یک فکر منفی میتونه در این میان، ما رو به خودش مشغولکنه و زنگ خطر سیستم عصبی رو روشن کنیم و اینجاست که اضطراب حاصل شده)
با مرور زمان و تکرار شدن این التهابات، اعصاب (سیستم عصبی) به معنای واقعی کلمه ضعیف میشوند. مثل عضله ای که بخاطر تمرین زیاد آسیب دیده و ملتهب شده، نیاز به مراقبت و ریکاوری دارد.
برای تقویت سیستم اعصاب چه کار کنیم؟
برای تقویت اعصاب ( سیستم عصبی) هیچ کار نکنید.
نه به جون خودم مسخره بازی نمیکنم. به درستی منظورم همینه.
باید برای مدت هایی هرچند کوتاه هم که شده هیچ کاری نکرد، فقط احساس کرد ، اجازه داد تا این پالس های اضافه تاثیرشان را گذاشته و تخلیه شوند. به عبارت دیگر پالس هایی که در طول ساعات گذشته دریافت کردیم ولی بهشون توجه نکردیم رو بیاریم رو، احساسشون کنیم و اینطوری تخلیه میشن. حالا برای اینکه تخلیه بشن، ما باید صبور باشیم و اجازه بدیم افکار جسته و گریخته و نامنظمی که در ذهنمون شکل میگیرند و ارتباطی با زمان حال ندارند، از جلوی چشمان بسته مون عبور کنند.
درست حدس زدین، دارم به مدیتیشن دعوت تون میکنم. برای تقویت سیستم عصبی بدنتون.
با شروع یک جلسه مدیتیشن برای تقویت اعصاب، چشمان شما بسته شده و ذهن شما رو به دریچه ای بی نهایت از افکار بسیار نامرتب و جسته و گریخته از هر زمان و هر مکان دیگری باز میشوند. (در انتها میتونید یک مدیتیشن برای سبک کردن سیستم عصبی بدنتون تجربه کنید)
* این افکار تا حد زیادی برگرفته از پالس های عصبی مختلفی است که در طول روز دریافت کرده اید و بدون پردازش باقی مانده اند.پس الان وقت تخلیه است، پس با علم به این موضوع به افکاری که در طول یک جلسه تمرین مدیتیشن به سراغتان میآیند تماشاگر باسید تا بیایند و بروند و ترافیک حاصل از محرک های عصبی (پالس ها) از روی سیستم عصبی شما شسته شوند.
*(توجه کنید که بسیاری از این پالس های دریافتی را نه می شنوید نه میبینید و نه با هیچ احساس دیگری به درستی درک میکنید، چرا که حتی انرژی های حاصل از یک محل خاص، انرژی یا مود یک شخص که شاید برای چندثانیه از کنار هم عبور کردید هم از طریق رسپتور (گیرنده) های عصبی شما دریافت میشوند)
مدیتیشن تقویت اعصاب