هر روز یک مناسبت خاصّه

 

تقویم عمومی رو که باز می کنیم مناسبت های مختلف رو درش می بینیم. مناسبت هایی مثل روز پدر، روز زن، روز دختر و هر رویداد تاریخی دیگه.

حالا یادمه قبل ترها که هنوز تبلت و موبایل تا این حد وارد زندگی مون نشده بود خیلیا برای خودشون دفترچه تقویم شخصی داشتند؛ دفترچه های کوچیکی که دفترچه تلفن و چیزای دیگه هم توش بود. هر کسی برای خودش مناسبات شخصی خودش مثل تولد عزیزان یا سالگرد ازدواج و … رو یادداشت می کرد.

هرکدوم از این روزا بهونه ای می شد برای هدیه دادن، برای محبت بی‌دریغ کردن یا برای گذران وقت با عزیزان.

حالا بیاید فرض کنیم هرکدوم از ما یک تقویم شخصی داریم که نیازی به دفترچه و تبلت و موبایل هم نداره، اینطوری که هرروز برامون روز مهمی باشه، هرروز روز پدر باشه، هرروز روز مادر باشه، هرروزِ زندگی مشترکْ مثل سالگرد ازدواجمون باشه، هرروز رو تولد دوباره‌ی عزیزانمون بدونیم. مگر غیر از اینه؟ مگر هر روز یک روز تازه نیست؟ پس چرا می خوایم حتما مناسبت خاصی باشه تا مهرورزی کنیم؟ حتی نیازی به مهرورزی اغراق آمیز هم نیست، کافیه در روابطمون صبور باشیم، گوش شنوا داشته باشیم و به طرفمون حق بدیم. شاید برای پیاده سازی این فرمول در زندگی نیاز باشه که کمی «من» رو کنار بذاریم، درواقع اونقدر وسیع باشیم که در یک «من» کوچیک نگنجیم. اینطوری دیگه هیچ حرف یا رفتار کسی نمی تونه غرورمون رو خدشه دار کنه، اونموقع می تونیم بی انتها محبت کنیم و هرروز برامون یک مناسبت و یک روز خاص باشه، بدون نیاز به تقویم. فقط کافیه روز به روز یادآوری کنیم که امروز هم یک روز تازه ست و اون زمان می بینیم که واقعا هست. باید شروع کنیم و باید بخوایم و بهش پایبند بمونیم و ادامه بدیم ...
حالا خودتون رو به چند نفس عمیق دعوت کنید و چه بهتر که این چند نفس رو با چشم های بسته در درونتون تماشا کنید.