تاثیر تغذیه بر اندام و رفتار

 

تاثیر تغذیه سالم و متعادل بر اندام و رفتار

همین الان که اینو می‌نویسم دارم کیک می‌خورم که ناگهان یاد تاثیر این **تغذیه بر اندام و رفتارم** می‌افتم. بگذارید بیشتر برایتان بگویم:

جای شما خالی، مدتی است که خیلی کیک می‌خورم. کافه‌ای که برای مطالعه و استراحت می‌روم، کیک‌های خیلی جذابی دارد که از وقتی باهاشون آشنا شدم، دیگر هر روز می‌خواهم با آنها وقت بگذرانم. کیک‌های شکلاتی با گلوله‌های نرم ‌آلبالو در داخلشان، به همراه پودرهای ریز شکلات روی کیک که هنگام جویدن، زیر دندان "چریک چریک" می‌کند، چیزی نیست که به سادگی بشود از آن گذشت. به خصوص با قهوه گرم و نرمی که همراهش می‌شود.

خب، دلتان را آب انداختم که بهم حق بدهید. حالا همینجا می‌خواهم یک خاطره کوچک دیگر از چیزهای ریز و درشتی که مطالعه کردم برایتان بگویم و دوباره برگردیم به کیک عزیزمان.


آیا ما به همان چیزی که می‌خوریم، تبدیل می‌شویم؟

چند سال پیش در یکی از صفحات اینستاگرام بود، یا شاید هم یکی از کانال‌های تلگرام، یادم نمی‌آید، ولی خواندم که سلول‌های بدن انسان هر هفت سال یک بار به طور کامل عوض می‌شود. چیزی که در این مدت می‌خوریم، همان چیزی می‌شود که سلول‌های بدنمان را می‌سازد؛ در واقع، جسم ما را می‌سازد.

این در ذهن من نقش بست. جالب بود خب! هرچیزی که می‌خوریم، می‌شویم همان. حالا من یه نگاهی به خودم می‌کردم دیدم اینطوری پیش برود، هفت سال دیگر یک گاوی شدم که شباهت‌های زیادی هم به مرغ دارد و یک مقداری هم سبزیجات و طراوت درش به چشم می‌خورد. چرا؟ چون اکثر خوراکم گوشت قرمز و فیله مرغ و سالاد و سبزیجات در کنارش بود. فکر نکنید بد بودا! **تغذیه** تمیز و ورزشی‌ای بود ولی خب نمی‌خواستم گاو بشوم با سینه‌های ستبر مثل فیله‌های مرغ. پس با خودم گفتم، چیکار کنیم چیکار نکنیم؟!

یک مدتی رژیم گیاه‌خواری در پیش گرفتم. هدفم فقط رژیم غذایی‌اش نبود البته. می‌خواستم اخلاق و روانم هم تزکیه شود. بعدتر روزه گرفتن را در برنامه سالیانه قرار دادم، آن هم نه برای گرسنگی کشیدن و خوش‌اندام شدن، بلکه علاوه بر آن برای تعالی روح و اخلاق و ساخت شخصیت بهتر. همه این کارها را کردم و در آخر رسیدم به «تعادل». یعنی نتیجه گرفتم منطقی‌ترین راه زندگی روی خط تعادل است؛ تعادل مستمر. تغذیه هم از این قاعده مستثنی نیست.

حالا برگردیم به کیک.

مدتی است از بس کیک می‌خورم بدنم نرمالو و گوگولی شده. به همین خاطر دوباره یاد این افتادم که بدن ما همان می‌شود که بهش تغذیه می‌دهیم. همین باعث شد یک سرچ مفصل‌تری در موردش بکنم و لابه لای مقاله‌های علمی‌تر دنبال حقیقت بگردم. به این رسیدم که:

آخرین تحقیقات نشان می‌دهد که بدن ما خیلی زودتر از هفت سال تمام و کمال عوض می‌شود.

طبق پژوهش‌های یک موسسه دانش‌بنیان اسرائیلی، بدن انسان هر هشتاد تا صد و بیست روز به طور کامل سلول‌هایش با روز اولش متفاوت است. فوق‌العاده نیست؟

این یعنی تا سه ماه دیگر می‌توانم یک آدم جدید بسازم. کاملاً تازه. از امروز که شروع کنم، غذاهایی که دوست دارم شبیه‌شان بشوم بهش بدهم، معرکه می‌شود. سه ماه از امروز. نه از شنبه. از همین الان.


رابطه تغذیه و اندام

یک سوم از بدن انسان را مایعات تشکیل داده (جدای از سلول‌ها). مایعاتی از قبیل پلاسمای خون، و مایعات جامد شده مثل کلسیوم استخوان‌ها. دو سوم مابقی از حدود سی تریلیون سلول تشکیل شده. ۷۲ درصد از آن‌ها چربی‌ها و عضلات هستند که بین دوازده الی پنجاه سال دوام دارند. هنوز خیلی مانده.


تاثیر تغذیه بر خلق و خو و رفتار

همیشه در افسانه‌ها و داستان‌ها و در صحبت‌های عامیانه، شنیده‌ایم که شخصی «درون تاریکی» دارد. وقتی همچین صفتی به شخصی داده می‌شود چه تصوری در موردش پیدا می‌کنید؟ به گمانم یک شخص غمگین، یا شاید کسی که افکار خیلی مناسبی ندارد یا شاید حتی تصویر پلیدی در ذهنمان ساخته شود.

از طرفی مدتی است که میزان طرفداران قهوه و ستایش‌کنندگانش بالا رفته (رفتار و حرف‌های بعضی‌ها واقعاً عجیب‌غریب است!!). نه فقط در کشور عزیزمان، در سرتاسر دنیا مصرف قهوه افزایش پیدا کرده. اما تا به حال شده یک قهوه اسپرسو یا آمریکانو را توی سینک ظرفشویی یا توی روشویی دستشویی خالی کنید؟

وقتی اولین بار همچین کاری کردم، به خاطر این بود که چاره‌ای نداشتم ولی متعجب شدم از اینکه «ووواااااه» چقدر تاریک و ناشفاف است. شاید بشود گفت لغت مخالف زلال را به چشم دیدم. شما هم اگر این تجربه را چند بار به چشم ببینید، بهتر می‌توانید متصور شوید که اگر همین مایع چندین و چند بار در طول روز وارد بدنمان شود، اعضا و جوارح داخلی ما چه شکل و رنگی پیدا می‌کنند؛ خیلی تاریک می‌شوند.

فکر می‌کنید جسم و روح ما با هم در ارتباط نیستند؟ بعید می‌دانم همچین طرز فکری داشته باشید. حالا این قهوه فقط یک مثال بود از اینکه خوراکی‌ها و رنگ‌ها و جنسشان چه طور می‌تواند بر **خلق و خو** و رفتار ما تاثیر بگذارد.

خواهش می‌کنم غر نزنید. من که نگفتم قهوه نخورید. خیلی هم عالی است، به میزان متعادلش. یک یا دو فنجان در روز. آن هم به شرطی که با مایعات دیگر شستشو داده شود. یعنی علاوه بر بهره بردن از حال خوبی که قهوه بهتان می‌دهد، آن سیاهی را با نوشیدن آب و مایعات طبیعی دیگر از بدن دفع کنید. و این را به طور علمی برایتان توضیح می‌دهم که چرا؟ قهوه یک نوع دیورتیک به حساب می‌آید. دیورتیک‌ها، بدن را به تخلیه آب تحریک می‌کنند. شاید تجربه کرده باشید که با نوشیدن قهوه میزان دستشویی رفتنتان بالاتر می‌رود (البته اگر بدنتان به میزان مناسبی آب داشته باشد). پس منظورم فقط رفع سیاهی از بدنتان نیست، بلکه بدن نیاز به تصفیه دارد.


**تغذیه سالم** برای اندام و احوال بهتر

پیشنهادم این است که فارغ از اینکه دکتر تغذیه و فلان پیج اینستا و پیام واتساپ و غیره و غیره چه گفت، به غذایی که می‌خورید نگاه کنید، بو کنید، لمس کنید و ببینید آیا دوست دارید چنین چیزی جزئی از بدن شما باشد؟ دوست دارید بوی این غذا در بدنتان بپیچد؟ دوست دارید همرنگ این غذا بشوید؟

ترجیح می‌دهید احوالتان قهوه‌ای باشد یا پرتقالی؟ سیاه باشد یا نارنجی؟

ترجیح می‌دهید بوی دهانتان زیرسیگاری باشد یا میوه‌ای؟

دلتان می‌خواهد سنگین و تنبل باشید یا سبک و چابک؟

پس خودداری کنید، خوب بخورید، خوب بنوشید و سلامت فول باشید.

فراموش نکنید بدن شما جزئی از طبیعت است و هرچه بیشتر از طبیعت بهش بدهید، اورجینال‌تر خواهد ماند. اورجینال باشید.

بدن شما خیلی پاک و لطیف است، هرچیزی که بهش بدهید مثل همان می‌شود. شما را هم مثل همان می‌کند. پس بهترین‌ها را انتخاب کنید.


برای دریافت مشاوره تخصصی و تنظیم یک برنامه درمانی منحصر به فرد، با ما تماس بگیرید.

دریافت نوبت آنلاین