حواس بینایی و آگاهی ذهن
خیلی سال پیشا که یک کودکی بودم برا خودم، مستند کودکانه ای میدیدم که یک مارمولکی رو نشون میداد که چشم هاش دو طرف صورت اش قرار داشت و هر کدوم میتونست تمام بچرخه، یه جورایی دید ۳۶۰ درجه داشت. حالا نمیدونم ربطش به چیزی که میخوام بگم چیه ولی بریم سر اصل مطلب:
۷۰ درصد از دریافت کننده های عصبی مغز مربوط به چشم و عمل بینایی میشن. یه جورایی میشه گفت ۷۰ درصد از درک ما از جهان و زندگی مربوط به چشم هامون میشه. حالا اون مارمولکه که جلو و پشت و همه جا رو میدید، احتمالا گوش و شنوایی نداره. منظورم اینه درسته که انسان پشتش چشم نداره ولی حواس دیگه مثل شنوایی، بویایی و مسیریابی و. . . رو داره تا بتونه به خودش و محیط تسلط کامل داشته باشه.
حالا موضوع اینه که ما به همین ۷۰ درصد اکتفا کردیم و فقط چشم مون کار میکنه، مگر برای زمان خطر. مثلا وسط جنگل تاریک، همهی حواس کامل معطوف به محیط اطراف میشه و حضور کامل در لحظه رو به ارمغان میاره. هیچ جایی برای افکار دیگه نیست.
حالا ما میگیم برای زندگی در لحظه، تمرین نیازه. تمرین اش هم مدیتیشنه. پس بریم ببینیم مدیتیشن چطور کمک میکنه؟
وقتی ما در محلّی مینشینیم و چشم های خودمون رو میبندیم، ۷۰ درصد از دریافت کننده های مغزمون استراحت میکنند و از طرف دیگر ۳۰ درصد دیگه که تمام حواس دیگه مون هم هستند، مشغول به فعالیت دقیقتری میشن. (چون باید چراغ ذهن روشن بمونه)
حالا با استمرار و مداومت در مدیتیشن شما به طور کاملا فیزیکی (نه فقط ماورایی) دریافت کننده های حسی تمام بدنتون رو قوی تر میکنید و همین موضوع به شما آگاهی و هوشیاری بیشتری -حتی در زومره زندگی- میده. به همین سادگی. حالا اینجا حرف از آرامش بیشتر نیست (یعنی این قوی تر شدن سایر حواس پنج گانه که از طریق مدیتیشن بدست میاد، ارتباطی با بیشتر شدن ارامش نداره). ولی آگاهی و هوش فرد رو بالا میبره که دستاورد خیلی خوبیه خوبیه. کافیه بنشینید و برای هرچند لحظه که مقدوره نفس ها رو ازاد بذارید، ذهن آزاد، چشم ها بسته و موج سواری روی ریتم نفس ها. از ابتدای هر دم تا انتهای هر بازدم.