تجربه عواطف و احساسات (یا به عبارت دیگه اینکه ما زندگی رو چطور تجربه میکنیم و چقدر به عواطف و احساسات آگاهی داریم)، یک مهارت درونیه.
که برای ترویج و آموزش اش داشتم برای آموزش و ترویج این مفهوم به طراحی یک بازی کامپیوتری فکر میکردم. یه بازی پلی استیشن مثلا.
اولین اسمی که براش به ذهنم رسید «طوفان احساسات» بود ولی، اسمش زیاد مهم نیست.
بازی رو براتون توضیح میدم ببینید علاقه دارید امتحانش کنید؟
طوفان احساسات
در این بازی شما شخص اول هستید. یعنی انگار خودتون توی بازی هستید با شکل دیگه ای.
حالا توی شهری که زندگی می کنید هر روز زندگی (یا، هر مرحله از بازی) نوعی طوفان از احساسات، عواطف، انرژی ها و افکار مختلفه.
شما به عنوان شخص اول این بازی ماموریت تون اینه که هر روز رو بدون اینکه از طوفان های عواطف و احساسات در دنیای بیرون تاثیر بگیرید و دچارشون بشید، سپری کنید.
بعنوان مثال، یک روز طوفان استرس اومده و خیابونا نه تنها خیلی شلوغن، بلکه همه برای هم بوق میزنند، خبرای بدی به گوش میخوره و تنش بالاس. درحالیکه یک روز غیرطوفانی، ترافیک هم کم سر و صداتر است. یا مثلا یک روز طوفان خشم اومده و همه با هم دعواشون می شه و ما باید از خیابونای شهر بدون درگیری و توهین به کسی سپری کنیم.
حالا توی هر مرحله از این بازی، باید یک روزتون رو بعنوان یک ماموریت پرماجرا پشت سر بگذارید…
تجربه احساسات در یک قالب بیرونی
عه!! وایسا ببینم. این که بازی جالبی نمیشه. چون حتی اگه طوفان قتل هم بیاد، شما که اون حس رو نمی گیرید، و خب! به راحتی و بدون هیچ دردسری مراحل رو پشت سر میگذارید و حوصله سربر خواهد بود. (یعنی نمیشه احساس اضطراب رو به شما منتقل کرد، شما میبینید که طوفان اومده ولی داخلش نیستید، حس اش نمیکنید برای همین اصلا هیجانی در کار نیست.)
ولی خب
همین رو توی زندگی خودتون تصور کنید. در ابتدای شروع هر روز، کمی در محل آرامی بنشینید، چند نفس عمیق بکشید، همه چیز دنیا رو کنار بگذارید و برای لحظاتی فقط حس کنید. وزن بدنتون رو حس کنید، بوهای اطراف رو حس کنید. مود خودتون رو حس کنید.و درصورتیکه نا آرامی حس میکنید خیالیتون نباشه، بجاش بدونید که باید در طول روز با خودتون و درونتون ملایم تر باشید به خودتون آوانس بیشتری بدین و تا زمانیکه آرامش حس نمیکنید، نسبت به افکار، تصمیمات و رفتارها آگاهانه تر عمل کنید.
احساس نامطلوب دست داد، بهش دست ندین
هیچ احساسی تا همیشه مانا نیست و چسبیدن بهش و به جان خریدنش هم اجباری نیست.
مثل شخصیت ویدیو گیممون باشید، نچسبونید به خودتون هر اتفاقیو.
(حتی در صورت اعمال تلاش از طرف ما برای حفظ یک احساس مطلوب، فقط خودمونو از همون احساس خوبی که در اون لحظه هست دور میکنیم و کامل نمیچشیم اش.)
مدیتیشن و شناخت عواطف
تاثیر مدیتیشن در شناخت و تشخیص شون در درون و بیرونمون رو هم ذکر کنیم که این تمرین مشاهده ی سرزمین درونه، و هرچه به درون خود مسلط تر باشیم انگار ابزارهای کامل تر و سریع تری داریم برای اینکه سوار بر احساسات، افکار و عواطف باشیم نه سواری دهنده